کد مطلب:124697 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:314

فرزندان امام حسن
نهاد خانواده فخیم ترین و مقدس ترین نهاد اجتماعی است، كه سقف جامعه بر پایه های استوار آن نهاده شده است. میوه شیرین درخت سرسبز خانواده را پاكدامنی و فرزندان صالح كه تداوم زندگی را تحقق می دهند می باشد.

دین در دو محور خانواده و فرزند رهنمون های اصیل و برخاسته از واقعیت ها ارائه می دهد. دین اساس خانواده را بر مهر و صمیمیت پایه نهاده و با طرح گذشت از لغزش ها دیوارهای آن را مرتفع و استوار بنیان نهاده است، كه از هیچ طوفانی آسیب نبیند. در تربیت و بالندگی فرزندان نیز از هیچ تلاشی فروگذار ننموده است.

دین بر تشكیل نهاد خانواده به هنگام ترغیب می كند، تا فرصت تقوا و پاكی و تربیت فرزند شایسته فراهم آید. و برای استواری این



[ صفحه 38]



نهاد سخن از رعایت دقیق حقوق متقابل و نیز رعایت اصول تربیتی در رفتار دارد. و در هیچ شرایطی راضی نمی شود كسی از این محورها عدول نماید.

دین تأكید فراوان دارد كه با آگاهی كافی اصول همسرداری و تربیتی پیوند ازدواج پایه گیرد. آشنایی با اصول همسرداری و تربیتی فرصت بیشتری را می طلبد كه این زمان را فرصت آن نیست. علاقه مندان به نوشتارهای دیگر رجوع كنند. [1] .

در همین راستا اگر دین برای مرد سخن از چند همسری دارد كه رهبران دینی نیز از این روش برخوردار بودند، تحقق این طرح در مواردی است كه مرد بر ایفای تعهدات خویش در همه عرصه ها توان مند باشد. اگر در این عرصه ها توان مند نیست و نمی تواند حقوق همسران خویش را تأمین و رعایت كند، در آن صورت باید با انتخاب یك همسر تلاش كند تا حقوق همسرداری را رعایت نماید.

و نیز در مورد فرزند تأكید دارد كه خانواده ها نسبت به آن اهتمام ورزند و در سنین مناسب از این پیوند میوه بچینند، كه قرآن تعبیر به: قدموا لانفسكم [2] نموده است. «با پرورش فرزندان شایسته برای خویش ذخیره نیكی از پیش فراهم آرید.» و از رسول الله صلی الله علیه و آله هم این چنین رسیده است كه من به فرزندان مسلمانان در قیامت افتخار می نمایم. [3] .

داشتن فرزند یا فرزندان متعدد مورد ترغیب دین است، لیكن این در صورتی كه شخص توان تأمین و تربیت آنان را فراهم آورد، كه



[ صفحه 39]



اصول تربیتی را به صورت نظام مند شكل دهد. اگر فرد در این عرصه توان مند نباشد، توصیه بر فرزندان متعدد هم وجود ندارد، بلكه روی كرد دین به نوع دیگر شكل می گیرد كه: قلة العیال احدی الیسارین و... [4] .

این دو اصل همان گونه كه مورد ترغیب قرآن است، در سیره رسول الله صلی الله علیه و آله و نیز پیشوایان دینی به صورت شفاف شكل یافته است. رسول الله صلی الله علیه و آله همسران متعدد انتخاب و فرزندان برومند و فرزانه تربیت نمود.

در مورد انگیزه انتخاب همسران متعدد می توان گفت كه تعدد همسر از جانب مرد بر اساس یك واقعیت اجتماعی فزونی جمعیت زنان [5] بر مردان و نیز تفاوت های اجتماعی زندگی مرد استوار شده است. پیامبر و نیز امام از آن جنبه كه بشر است برای تأمین غرایز انسانی همانند سایر افراد از راه هایی كه خدای سبحان نهاده است (ازدواج) اقدام می نماید. گرچه در ازدواج های رسول الله صلی الله علیه و آله انگیزه های دیگر نیز می توان طرح نمود، لیكن انگیزه بشری را نباید از دیدگاه دور داشت، كه پیامبر و سایر پیشوایان همانند سایر انسانها این نیاز را از راه ازدواج تأمین می نمودند.

این حقیقت كه در زندگی پیشوایان دینی متجلی است مورد انتقاد برخی افراد ناآگاه و نیز مغرض قرار دارد. لیكن اگر با دیده انصاف نگاه



[ صفحه 40]



شود. این حقیقت به خوبی قابل درك است كه سیره زندگی آنان هموار نمودن راه زندگی توأم با امید و آرامش است. و این اصول در سایه تشكیل خانواده شكل می گیرد. دین و رهبران دینی با رفتار خویش این راه را هموار نمودند. امر ازدواج را از هر جهت سهل و آسان پدیدار ساختند. كه اگر جامعه در این محور زندگی آنان را الگو قرار می داد بسیاری از ناهنجارهای اجتماعی و پی آمدها و نابسامانی ها را سامان می بخشید.

رفتار امام مجتبی علیه السلام نیز همانند سایر پیشوایان در این راستا شكل گرفته است. حضرت همسران متعدد انتخاب نموده اند، و فرزندانی متعدد تربیت كردند. در مورد تعداد همسران و فرزندان امام مجتبی علیه السلام اختلاف دیدگاه فراوان است. و حتی برخی در این راستا راه افراط را پیش گرفته اند و با ناآگاهی سخن از همسران فراوان (چند صد همسر) در مورد حضرت دارند. لیكن این اظهارات مبالغه و احیانا خلاف واقع می باشد. آن چه از منابع معتبر تاریخی می توان بهره برد و با سایر محورهای سیره زندگی امامان هماهنگ می باشد، راه اعتدال است نه افراط.

منابع تاریخی تنها سیزده مورد همسر و كنیز درباره امام مجتبی علیه السلام ثبت می نماید، كه از این تعداد هم تنها برخی از آنان فرزند به دامن آورده اند. تعداد فرزندان حضرت بین پانزده تا بیست و یك نفر كه از شش همسر به طور متناوب و چهار كنیز متولد شده اند. مرحوم مفید تعداد فرزندان حضرت را پانزده مورد نام می برد در طبقات تعداد فرزندان را 21 نفر از ده مادر یاد می كند كه دو پسر از ایشان به عنوان محمد نام می برد كه به همین جهت كنیه حضرت «ابا محمد» است. با



[ صفحه 41]



اینكه حضرت به این كنیه معروف است در بین فرزندان حضرت كه مفید نام می برد فردی به نام محمد وجود ندارد. بر این اساس سخن طبقات در این راستا قرین تحقیق می باشد.

در هر صورت همسران و فرزندان حضرت را از منابع معتبر بدین گونه می توان نام برد: «خوله» كه دو فرزند پسر به دامن آورد یكی به نام «محمدالاكبر» كه حضرت به نام همین فرزندش مكنی به ابا محمد می باشد. دیگری «حسن» . نام همسر دیگر حضرت «ام كلثوم» دختر فضل بن عباس كه چهار فرزند به نام های محمدالاصغر، جعفر،حمزه و فاطمه به دامن آورد. از «عقبه» معروف به «ام بشیر» سه فرزند به نام های زید، ام الحسن، ام الخیر نصیب حضرت شد.

نام همسر دیگر حضرت «جعده» دختر اشعث بن قیس كندی می باشد كه از ایشان نیز دو پسر به نام های اسماعیل و یعقوب داشت.

از همسر دیگری به نام «زینب» حضرت یك پسر داشتند كه نام آن«عبدالله الاصغر» بود. و از«ام الحق» نیز خدای سبحان یك پسر به نام «طلحه» به حضرت عطا نمود.

از كنیزی به نام «قیلة» سه پسر به نام های، قاسم، عبدالله، ابوبكر داشتند كه هر سه در نهضت كربلا در ركاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.

از كنیز دیگر به نام «ظمیاء» سه فرزند به نام های «حسین الاثرم» «عبدالرحمن» و «ام سلمه» خدای سبحان عطا نمود. و از كنیز دیگر پسری به نام «عمر» متولد شد.

از كنیزی دیگر به نام «صافیه» یك دختر به نام «ام عبدالرحمن» یا «ام عبدالله» خدای سبحان عطا نمود، كه این بانوی بزرگوار (ام عبد



[ صفحه 42]



الرحمن) مادر امام باقر علیه السلام می باشد. بر این اساس فرزندان حضرت شانزده پسر و پنج دختر از شش همسر و چهار كنیز می باشند. برخی همسران حضرت نیز عبارتند از هند، عایشه خثعمیه [6] گرچه ممكن است همسران حضرت بیش از این تعداد نیز باشند [7] .


[1] از جمله به بخش سوم كتاب «فاطمه عليهاالسلام الگوي زندگي» مي توان مراجعه نمود.

[2] بقره، 223.

[3] فاني مكاثر بكم الامم غدا في القيامة، وسائل، ج 17، ص 97.

[4] بحار، ج 10، ص 99.

[5] اين فزوني ممكن است به سبب تولد نباشد، تولد كودكان پسر بيش از كودكان دختر باشد، ليكن به لحاظ واقعيت هاي اجتماعي جامعه بشري مانند تحمل كارهاي طاقت فرسا، حضور در جبهه هاي جنگ و دفاع و حوداث بزرگ كه منجر به مرگ مردها مي شود، همواره سبب شده كه افراد كه زنده مي مانند جمعيت زنان بر مردان فزوني داشته باشد.

[6] حيات الحسن، ج 2، ص 450.

[7] ارشاد، ج 2، ص 20، بحار، ج 44، ص 163، سفينة البحار، ج 1، ص 255، طبقات نقل از تراثنا (1-4) ج 1، ص 121، انساب اشراف، ج 3، ص 301.